هفده-هجده و نوزده ماهگی
بالاخره بعد از مدت طولانی اومدم. نمیدونم چرا اینقدر نوشتن سخته. تو این مدت اتفاقات تلخ و شیرینی داشتیم که از تلخ ترین اون اصلا صحبتی نمیکنم و نمیخوام اینجا چیزی درموردش بنویسم. فقط از خوبهاش مینویسم. ما ششم تا دهم شپهریور را که مصادف باآخرین هفته هفده ماهگی هوراد بود به مشهد رفتیم و این اولین تجربه هوراد برای دیدن مشهد بود. هتل فردوس مشهد رفتیم که هتل واقعا خوبی بود و به همه توصیه میکنم که امتحان کنن. کافی شاپ و رستوران عالی داشت. بوفه صبحانه اش خیلی مفصل بود. درضمن تارت میوه و پیتزا استیک فوق العاده ای داشت که حتی تهران چنین مزه ای را نچشیده بودم. هوراد هم در کل اذیتی نداشت. صبح ها از بوفه صبحانه بهش میدادم و لی ناهار و شامش کمی در...
نویسنده :
ندا
2:29